|
دو شنبه 3 تير 1392برچسب:, :: 15:9 :: نويسنده : m-sh
داستان دختری به اسم پریا که در هلند با پدر ومادرش زندگی میکنه وخواهرش در ایرانه یه روز که با دوستاش رفته بوده به جنگل یه پیرمرد50 ساله ای بهش میگه که تو باید بری به ایران ودر اون جا یه دختر مو قرمز شبیه خودت می بینی و یه پسر که به گل و گیاه علاقه داره و اون تصمیم میگیره که به ایران بره...
نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |